سفارش تبلیغ
صبا ویژن

رها باید شد
بگریز از نوسان... بایست از دوران .. بازگرد به نقطه بازگشت.
قالب وبلاگ

اگر بپرسی دوکوهه کجاست، چه جوابی بدهیم؟بگوییم دوکوهه پادگانی است در نزدیکی اندیمشک که بسیجی ها را در خود جای می داد و بعد سکوت کنیم ؟پس کاش نمی پرسیدی که دوکوهه کجاست، چرا که جواب گفتن به این سؤال بدین سادگی ها ممکن نیست ......

گفته اند شرف المکان بالمکین ـ اعتبار مکان ها به انسانهایی است که در آن زیسته اند ـ و چه خوب گفته اند . دوکوهه پادگانی است در نزدیکی اندیمشک که سالهای سال با شهدا زیسته است ،با بسیجی ها ،و همه ی سر مطلب در همین جاست . اگر شهدا نبودند و بسیجی ها، آنچه می ماند پادگانی بود درندشت ، با زمین هایی آسفالته ،خشک و کم دار و درخت ، ساختمانهایی معمولی ، کوتاه و بلند ، و تیرک هایی که بر آن پرچم نصب کرده اند . اما دو کوهه سال ها با شهدا زیسته است ، با بسیجی ها ، و از آنها روح گرفته است؛روحی جاودانه .

دوکوهه مغموم است ، اما اشتباه نکنید ! او جنگ را دوست ندارد ، جمع با صفای بسیجی ها را دوست دارد ،جمع شهدا را ؛آرزومند آن عرصه ای است که در آن کرامات باطنی انسان ها بُروز می یابند .

یک بار دیگر ، سلام دوکوهه.

قطارها دیگر در کنار دوکوهه نمی ایستند و بسیجی ها از آن بیرون نمی ریزند . قطارها دوکوهه را فراموش کرده اند و حتی برای سلامی هم نمی ایستند . بی رحمانه می گذرند . اما شهدا اُنسی دارند با دوکوهه که مپرس . با ذره ذره ی خاکش،با زمینش،با دیوارهایش،با ساختمانهایش،با همه ی آنچه در چشم ما هیچ نمی آید . می گویی نه؟ از حوض روبه روی حسینیه ی حاج همت بازپرس که همه ی شهدای دوکوهه با آب آن وضو ساخته اند .......

زمین صبحگاه نیز هنوز در جستجوی راز داران خویش است . اگر زبان خاک را بدانی ،نوحه اش را در فراق آنها خواهی شنید ، هرچند او همه ی آن لحظاتِ آنچه را دیده است و شنیده، به خاطر دارد ؛ صدای آسمانی شهید گلستانی را گاهِ خواندن دعای صبحگاه ـ اللهمّ اجعل صباحنا صباح الصالحین ... ـ نهرهای رحمات خاصّ حق جاری می شد و باغ هایی از اشجار بهشتیِ لااله الّااللّه می رویید و زمین صبحگاه بقعه ای می شد از بقاع رضوان . آنان که در دوکوهه زیسته اند طراوتِ این جنّات را در جان خویش آزموده اند و هنوز از سُکر آن چهار نهر آب و عسل و شیر و شراب سرمستند.

جا دارد که دوکوهه مزار عُشّاق باشد، زیارتگاه عُشّاقی که از قافله شهدا جامانده اند ....

ای دوکوهه، تو را با خدا چه عهدی بود که از این کرامت برخوردار شدی و خاک زمینِ تو سجده گاه یاران خمینی شد؟و حال چه می کنی ، در فراق پیشانی هایشان که سبب متصل ارض و سما بود ؟ و آن نجواهای عاشانه ؟ ........

حسینیه ات نیز سکوت کرده است و دَم بر نمی آورد . ما که می دانیم : زمان ، بستر جاری عشق است تا انسان ها را در خود به خدا برساند و حقیقتِ تمامی آنچه در زمان حدوث می یابد باقی است .پس ، از حسینیه ی حاج همت بخواه که مُهر سکوت از لب برگیرد و با ما سخن بگوید .

سید شهیدان اهل قلم

شهید سید مرتضی آوینی


[ سه شنبه 91/4/13 ] [ 1:21 عصر ] [ ذره ‏ای از وجود ] [ نظر ]
.: Weblog Themes By WeblogSkin :.
درباره وبلاگ

موضوعات وب
امکانات وب


بازدید امروز: 16
بازدید دیروز: 10
کل بازدیدها: 80910