رها باید شد بگریز از نوسان... بایست از دوران .. بازگرد به نقطه بازگشت.
|
خسته از نامهربانی ای بلال سیرم از این زندگانی ای بلال کشت زهرا را پس از هجر پدر غصه ی بی همزبانی ای بلال گوئیا از خانه ام این روزها رخت بسته شادمانی ای بلال از من و از غنچه ی نشکفته ام مانده روی در نشانی ای بلال با تو می گویند خاک کوچه ها راز روی ارغوانی ای بلال دست بر زانو دگر ره می روم گشته ام از بس کمانی ای بلال از غم خانه نشینی علی پیر گشتم در جوانی ای بلال بر غریبی علی کارم شده روز و شب گوهر فشانی ای بلال حامی حق غریب یثربم با تمام ناتوانی ای بلال دوست دارم تا دوباره در حرم بشنوم از تو اذانی ای بلال بر فراز مأذنه تکبیر زن با صدای آسمانی ای بلال با اذانت از غدیر خم بگو با زبان بی زبانی ای بلال از ولی الله از حیدر بگو هر زمان تا می توانی ای بلال
پ،ن:خیلی وقت پیش از یک نوار مداحی پیاده کردم ،فکر کنم حاج منصور بود! نمیدانم سراینده کیست،ولی دلم را شکسته...مخصوصا این بیتش!!
"کشت زهرا را پس از هجر پدر غصه ی بی همزبانی ای بلال"
[ جمعه 91/12/18 ] [ 12:57 عصر ] [ ذره ای از وجود ]
[ نظر ]
|
|
[ فالب وبلاگ : وبلاگ اسکین ] [ Weblog Themes By : weblog skin ] |