رها باید شد بگریز از نوسان... بایست از دوران .. بازگرد به نقطه بازگشت.
|
" ای تنهای من ای گمشده ی جهان ای مرغ پر و بال شکسته ای طایر بلند پرواز قدس سرود تنهایی من نثار تو باد من نیز طایر قدسم که در این خراب آباد گرفتار آمده ام مرغی پر و بال شکسته ام که در وادی عدم گم گشته ام آتشی مقدس در قلبم زبانه می کشد روحم به امید معراج به پرواز در می آید می جوشم می خروشم "
سالروز شهادت دکتر مصطفی چمران گرامی باد
«آخرین دستنوشه ی شهید مصطفی چمران در لحظاتی قبل از شهادت» ای حیات ! با تو وداع می گویم . با همه ی زیبایی هایت با همه ی مظاهر جلال و جبروتت با همه ی وجود وداع می کنم با قلبی سوزان و غم آلود به سوی خدای خود می روم و از همه چیز چشم می پوشم ... می دانم شما چابکید . می دانم در همه ی مسابقه ها گوی سبقت را از همه ربوده اید . می دانم که به فرمان من مشتاقانه به سوی شهادت صاعقه وار به حرکت در می آیید . به قدرت اراده ی آهنینم محکم باشید . به سرعت تصمیمات و طرح هایم سریع باشید . این پیکر کوچک اما سنگین از آرزو ها و نقشه ها و امید ها و مسئولیت ها را به سرعت مطلوب به هر نقطه ی دل خواه برسانید ! در این لحظات آخر عمر آبروی مرا حفظ کنید . من چند لحظه بعد به شما آرامش می دهم ؛ آرامشی ابدی ! دیگر شما را زحمت نخواهم داد . دیگر شب و روز استثمار نخواهم کرد دیگر به شما بی خوابی نخواهم داد و دیگر شما از خستگی فریاد نخواهید کرد از درد و شکنجه ضجه نخواهید کرد ؛ از بی غذایی از گرما و سرما شکوه نخواهید کرد . آرام و آسوده برای همیشه در بستر نرم خاک آسوده خواهید بود ! اما ... اما این لحظات حساس وداع با زندگی و عالم ، لحظات لقای پروردگار ؛ لحظات رقص من در برابر مرگ باید زیبا باشد !
[ جمعه 92/3/31 ] [ 4:3 عصر ] [ ذره ای از وجود ]
[ نظر ]
|
|
[ فالب وبلاگ : وبلاگ اسکین ] [ Weblog Themes By : weblog skin ] |